سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دوشنبه 91 مرداد 23 :: 1:11 عصر ::  نویسنده : سعید روحانی

امروزه تغییرات سریع محیط کسب و کار موجب گردیده است نیاز به موقع و کارا به اطلاعات کسب و کار بیش از پیش حس ‏گردد و نه تنها برای موفقیت سازمان‏ها ضروری است بلکه برای بقای آن‏ها حیاتی است. درواقع، هوش کسب و کار به یک فلسفه و ابزار مدیریتی اشاره دارد که به سازمان‏ها جهت مدیریت و پالایش اطلاعات کسب و کار در راستای اخذ تصمیمات اثربخش کمک می‏نماید. تعاریف مختلفی از هوش کسب و کار ارایه شده است که در اینجا به چند مورد آن اشاره شده است:

1.       عبارتست از بُعد وسیعی از فناوری‌ها و برنامه‌های کاربردی برای جمع‌آوری داده و دانش جهت انجام عملیات پرس و جو در راستای تحلیل سازمانی برای اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند در کسب و کار. 

2.       هوش کسب و کار براساس معماری سازمانی ایجاد شده و در قالب OLAP  (پردازش تحلیلی برخط)، به تحلیل داده‌های کسب و کار و اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند سازمانی می‌پردازد.

3.      هوش تجاری، نه بعنوان یک محصول و نه بعنوان یک سیستم، بلکه بعنوان یک معماری موردنظر است که شامل مجموعه‌ای از برنامه‌های کاربردی و تحلیلی است که با کمک پاِیگاه‌های داده عملیاتی و تحلیلی به اتخاذ تصمیمات سازمانی کمک می‌کند.

  Business Intelligence

 کاربرد هوش کسب و کار را می‌توان در سازمان‌ها در 3 سطح بیان نمود:

  • سطح استراتژیک: مربوط به تصمیم‌گیری‌های کلان سازمان است که توسط مدیران رده بالا انجام می‌شود. این نوع استفاده‌ها در دفعات کم و در دوره‌های طولانی انجام می شود اما ممکن است با حجم بالایی از اطلاعات و پردازش‌ها همراه باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالباً در حوزه مسایل غیر‌ساخت‌یافته و توسط مدیران ارشد هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات تاثیرات بلند مدت و کلانی در سازمان دارند.
  • سطح تاکتیکی: مربوط به عملیاتی است که در حوزه مدیران میانی انجام می‌شود. این عملیات می‌تواند شامل پیگیری عملیات در سطح پایین، نحوه انجام آن، گزارش‌گیری و نهایتاً جمع بندی داده‌های مفید برای اتخاذ تصمیمات میان‌مدت سازمان باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالباً در حوزه مسایل نیمه ساخت یافته و توسط مدیران میانی هستند.
  • سطح عملیاتی: پایین‌ترین سطح انجام فعالیت‌های کسب و کار یک سازمان است که در دفعات بالا و معمولاً به صورت تکراری در رده‌های پایین عملیاتی سازمان انجام می‌شود. این عملیات در دفعات بالا بوده و عموماً با حجم کمی از داده‌ها سر و کار دارند. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالباً در حوزه مسایل ساخت یافته و توسط مدیران رده پایین هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات تاثیرات کوتاه مدت و خرد در سازمان دارند.

 درمجموع می‌توان گفت که اطلاعات درست، در زمان درست و با فرمت مناسب در سطوح مختلف سازمانی می‌تواند به رشد و بالندگی بیشتر سازمان منجر گردد.




موضوع مطلب :



وبلاگ شخصی
دکتر سعید روحانی
نظرات، نگاره ها و محتوی علمی
درباره وبلاگ

دکتری مهندسی سیستم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 66
کل بازدیدها: 119463